گویا پس از عرضهی نسخهی نهایی اندروید 11 و همچنین معرفی اندروید 11 گو برای گوشیهای هوشمند پایینرده، نوبت به گجتهای پوشیدنی شده است تا آپدیت جدید اندروید ور را دریافت کنند. گزارشها نشان میدهد که انتشار بهروزرسانی اندروید ور شروع شده است؛ اما ساعتهای هوشمند موجود در بازار باتوجهبه برنامهریزی شرکت سازنده ممکن است کمی با تأخیر جدیدترین آپدیت سیستمعامل گوگل برای گجتهای پوشیدنی را دریافت کنند.
برخلاف آنچه تصویر میشد که آپدیت اندروید ور بیشتر روی محیط کاربری تمرکز داشته باشد؛ اما پست منتشرشده توسط گوگل نشان میدهد که هدف از عرضهی بهروزرسانی، افزایش سرعت عمل اندروید ور در اجرای اپلیکیشنها و همچنین ارتقای عمر مفید باتری بوده است.
گوگل مدعی شده که پس از نصب آپدیت اندروید ور، سرعت اجرای اپلیکیشنها 20 درصد افزایش مییابد و میزان عمر باتری نیز بالا میرود؛ اما میزان افزایش طول عمر باتری در هر ساعت هوشمند ممکن است متفاوت باشد. علاوه بر موارد ذکرشده، گوگل در پست بلاگ خود اشاره میکند که سرعت همگامسازی ساعت هوشمند با دستگاهای دیگر بهطرز قابل توجهی افزایش یافته است.
درکنار معرفی ویژگیهای بیشتر برای بررسی فعالیتهای روزانه ازجمله فعالیتهای ورزشی، ساعت هوشمند قادر به یادآوری شستن دستها به کاربر خواهد بود. چنین ویژگی در شرایط فعلی که دنیا درگیر بیماری کرونا است، طبیعتا قابلیتی کاربردی به شمار میرود.
باید در نظر داشت که عرضهی آپدیت پاییزی اندروید ور ممکن است با تأخیر برای محصولات مختلف عرضه شود. درحالحاضر انتظار میرود ساعتهای هوشمند سری Suunto 7 اولین محصولاتی باشند که بهروزرسانی پاییزی اندروید ور را دریافت میکنند و سپس طی ماههای آینده نیز آپدیت جدید برای محصولات مختلف ارائه شود.
با وجود اینکه انتظار میرود عرضهی اندروید ور با تأخیر صورت گیرد؛ اما این تأخیر کاملا منطقی بهنظر میرسد. درحالحاضر بسیاری از شرکتها و کسبوکارهای بزرگ و کوچک درگیر بیماری کرونا هستند و عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در مناطق مختلف دنیا به خاتمه یافتن ابتدا به بیماری کرونا کمکی نمیکند؛ بنابراین دور از ذهن نیست که کاهش منابع مورد نیاز سبب ایجاد تأخیر در عرضهی آپدیت جدید اندروید ور برای ساعتهای هوشمند مختلف شود.
گزارش جدید بلومبرگ ادعا میکند که تیم کوک و اعضای دیگر گروه مدیریتی اپل روی انتخاب جانشین سمت مدیریت عامل متمرکز شدهاند. تیم کوک اکنون وارد دهمین سال مدیریت عامل در اپل شده است و احتمال انتخاب جانشین برای او روزبهروز بیشتر میشود. نکتهی ادعایی مهم دیگر در گزارش بلومبرگ، به احتمال تغییرهای بزرگتر در تیم مدیریتی اپل اشاره میکند و بهنوعی تغییرهای همهجانبه را محتمل میداند.
در بخشی از گراشی بلومبرگ میخوانیم: «با ورود به دهمین سال مدیریت تیم کوک، گروه مدیریتی او اکنون شامل معاونهای ارشد متعددی میشود که هرکدام بیش از دو دهه در اپل کار کردهاند و با مجموع درآمدهای چندین میلیون دلاری، 55 تا 60 سال سن دارند. آنها در شرایطی در اپل مشغول به کار هستند که مدیران اجرایی متعددی در این دوران از سمت خود کنار رفتهاند. منابع نزدیک به شرکت که نخواستند نامشان فاش شود، از برنامههای جدی اپل در جستوجو و کاوش برای پیدا کردن نسل بعدی مدیران خبر میدهند. شرکت هیچ اظهارنظری دربارهی این گزارش نداشته است».
تیم کوک تا به امروز هیچ اظهارنظر یا صحبتی دربارهی کنارهگیری از سمت مدیریت عامل اپل نداشته است. بااینحال در گزارش جدید بلومبرگ ادعا میشود که احتمالا جف ویلیامز، مدیر عملیات کنونی اپل، بهعنوان جایگزین تیم کوک انتخاب خواهد شد. ویلیامز هم مانند تیم کوک، مشخصههای متعدد عملگرایی و متمرکز بر مأموریت دارد که او را برای هدایت سکان کوپرتینوییها به انتخابی عالی تبدیل میکند.
در بخش بازاریابی محصولات اپل، اخیرا شاهد تغییر در ساختار مدیریتی بودهایم. گرگ جزویاک بهعنوان معاون ارشد شرکت در بازاریابی بینالمللی جایگزین فیل شیلر شد. اپل ماه گذشته تصمیم مذکور را بهصورت رسمی به رسانهها اعلام کرد، اما طبق ادعای بلومبرگ، شیلر از سالها پیش بهمرور مسئولیتهای خود را در بخش بازاریابی اپل کاهش داده بود. کوپرتینوییها برای جایگزینی جزویاک هم مشغول بررسی گزینههای متعددی هستند که مهمترین آنها، معاون ارشد کنونی بخش بازاریابی آیفون، کایان درانس است.
بلومبرگ در ادامهی گزارش دربارهی گزینهی احتمالی جایگزین جزویاک میگوید: «استن انگی و سوزان پرسکات، گزینههای احتمالی دیگر برای جانشینی جزویاک هستند. انجی، معاون ارشد کنونی بازاریابی اپل واچ، از دههی 1990 نقشی مهم در فعالیتهای بازاریابی اپل داشت و آنها را سازماندهی کرد. فعالیت او از مک شروع شد و سپس با تغییر به دستهی آیپاد و آیفون، اکنون در بخش اپل واچ ادامه دارد. پرسکات 55 ساله هماکنون مدیریت بازاریابی اپلیکیشنها را برای شرکت انجام میدهد.
در بخش مهندسی نرمافزار، کرگ فردریگی احتمالا تا چند سال آینده در موقعیت خود باقی خواهد ماند. او اکنون با 51 سال سن، جوانترین عضو تیم مدیریتی ارشد اپل محسوب میشود. سباسشن مارینو مس، معاون ارشد کنونی بخش Intelligent Systems Experience و جان اندروز، فعلا بهعنوان جانیشنهای احتمالی فدریگی مطرح شدهاند.
بخش عملیات اپل یکی از مهمترین زیرمجموعههای شرکت محسوب میشود. درحالحاضر صبیح خان مسئولیت مدیریت این بخش را برعهده دارد و پریا بالاسوبرامانیام بهعنوان جانشین احتمالی او عنوان شده است. او اکنون مدیریت بخش عملیات آیفون را برعهده دارد. بالاسوبرامانیام حدود 20 سال پیش به اپل پیوست و از سال 2014 در موقعیت کنونی فعالیت میکند. او مسئولیت تولید، زنجیرهی تأمین و شبکهی تعمیر مهمترین محصول اپل و قطعات زیرساختیاش را برعهده دارد.
گزارش کامل بلومبرگ دربارهی تغییرهای احتمالی در ساختار اپل، جزئیات کاملی را از فرایند جانشینی در هریک از بخشهای شرکت ذکر میکند. درنهایت مهمترین جانشینی، مربوط به سمت مدیریت عامل بهنظر میرسد که هنوز هیچ سندی مبنی بر صحت ادعاها در دست نیست.
برای مدتی فعالیت شرکت شارپ در بازار گوشیهای هوشمند بسیار کمرنگ شده بود؛ اما شرکت ژاپنی درنهایت از 4 تلفن هوشمند رونمایی کرد که 2 مدل از آنها از اتصال 5G پشتیبانی میکنند. توانمندترین مدل از چهار گوشی هوشمند معرفیشدهی شارپ، «زیرو 5 جی بیسیک» (Sharp Zero5G Basic) نام دارد که از صفحهنمایشی 6/4 اینچی با پنل اولد و نرخ نوسازی 120 هرتزی بهره میبرد.
صفحهنمایش زیرو 5G بیسیک شارپ از HDR پشتیبانی میکند و قادر به ارائهی رزولوشن +FHD است. حسگر اثرانگشت نیز با نمایشگر ادغام شده و حسگرهای آن در انتهای صفحهنمایش کار گذاشته شدهاند. محصول جدید شارپ از پردازندهی اسنپدراگون 765G قدرت میگیرد و 6 گیگابایت رم و 64 گیگابایت حافظه ذخیرهسازی نیز آن را همراهی میکنند. درصورتیکه مشخصات ذکرشده برایتان کافی نیست، مدلی با حافظه رم 8 گیگابایتی و حافظه ذخیرهسازی 128 گیگابایتی نیز از زیرو 5G بیسیک عرضه میشود.
در پنل پشتی گوشی مبتنی بر اندروید 10 شارپ، ماژول دوربین سهگانه قرار دارد که دوربین اصلی 48 مگاپیکسلی با f/1.8، دوربین فوقعریض با میدان دید 125 درجهای و دوربین تلهفوتو با قابلیت بزرگنمایی سهبرابری را دربرمیگیرد. برای ثبت تصاویر سلفی نیز دوربینی 16?3 مگاپیکسلی در بریدگی درست بالای نمایشگر کار گذاشته شده است.
زیرو 5G بیسیک درست مانند سه مدل دیگر محصولات شارپ گواهی IP68/IPX5 را دریافت کرده است؛ بنابراین گوشیهای هوشمند شارپ در برابر نفوذ قطرات آب و ذرات گرد و خاک مقاوم هستند. انرژی موردنیاز زیرو 5G بیسیک با باتری 4050 میلیآمپرساعتی تأمین میشود؛ اما متاسفانه اشارهای به فناوری شارژ آن نشده و درواقع نمیدانیم با چه سرعتی باتری محصول جدید شارپ شارژ میشود.
محصول دوم، «شارپ سنس 4» (Sharp Sense4) نام دارد که به نمایشگری 5?8 اینچی با پنل IGZO و وضوح +FHD مجهز شده است. برخلاف زیرو 5G بیسیک، شارپ سنس 4 از حسگر اسکنر اثرانگشت فیزیکی در انتهای نمایشگر استفاده میکند.
سنس 4 از پردازندهی اسنپدراگون 720G قدرت میگیرد که بهگفتهی سران شارپ در مقایسه با سنس 3 دو برابر عملکرد بهتر ارائه میدهد. سنس 3 از پردازندهی اسنپدراگون 630 استفاده میکرد. شارپ برای سنس 4 رم 4 گیگابایتی و حافظه ذخیرهسازی 64 گیگابایتی را در نظر گرفته است.
در پنل پشتی شارپ سنس 4 شاهد ماژول دوربینی سهگانه هستیم که دوربین اصلی 12 مگاپیکسلی با f/2.0، دوربین فوق عریض 12 مگاپیکسلی با میدان دید 121 درجهای و دوربین تلهفوتو 8 مگاپیکسلی با امکان بزرگنمایی 2 برابری را شامل میشود. در پنل جلویی نیز بریدگی برای قرار گرفتن دوربین سلفی 8 مگاپیکسلی تعبیه شده است.
شارپ برای محصول خود باتری با ظرفیت 4570 میلیآمپرساعت به کار گرفته و انتظار میرود سنس 4 را در انتهای سال با رنگبندیهای مسی، نقرهای و مشکی راهی بازار کند.
درکنار شارپ سنس 4، نسخهی پلاس نیز معرفی شده که نمایشگری 6?7 اینچی با نرخ نوسازی 90 هرتزی دارد. حسگر اثرانگشت در پنل پشتی و درست زیر ماژول دوربین قرار دارد. برای «شارپ سنس 4 پلاس» (Sharp Sense4 Plus) نیز پردازندهی اسنپدراگون 720G استفاده شده است که 8 گیگابایت رم و 128 گیگابایت حافظه ذخیرهسازی آن را همراهی میکنند.
ظرفیت باتری 4120 میلیآمپرساعتی سنس 4 پلاس نسبت به نسخهی استاندارد کمتر است. ماژول دوربین سهگانهی موجود در پنل پشتی از دوربین اصلی 48 مگاپیکسلی با f/1.8، دوربین فوق عریض 5 مگاپیکسلی با میدان دید 115 درجهای و دو دوربین 2 مگاپیکسلی دیگر برای ثبت تصاویر ماکرو و تشخیص میزان عمق در تصویر بهره میبرد. برای دوربین سلفی نیز ماژولی دوگانه استفاده شده است که از دوربین اصلی 8 مگاپیکسلی و دوربین 2 مگاپیکسلی دیگر برای تشخیص میزان عمق در تصویر تشکیل داده میشود.
گوشی هوشمند چهارم، «شارپ سنس 5 جی» (Sharp Sense 5G) نام دارد که درواقع مدلی از سنس 4 با برخورداری از مودم 5G محسوب میشود. سنس 5G به پردازندهی اسنپدراگون 690 بههمراه 4 گیگابایت رم و 64 گیگابایت حافظه ذخیرهسازی مجهز شده؛ نکتهی جالب در مورد سنس 5 جی شارپ مبتنی بودن آن بر اندروید 11 است؛ اما سه محصول دیگر شارپ همراهبا اندروید 10 به دست مشتریان خواهند رسید.
سنس 5 جی از نظر مشخصات سختافزاری بسیار شبیه به سنس 4 است و درواقع تنها پردازنده و مودم استفادهشده در آن تفاوت دارد؛ البته باید گفت که حافظه ذخیرهسازی نیز از نوع UFS بوده و سرعت بالاتری نسبت به نوع استفادهشده در سنس 4 دارد. انتظار میرود محصولات جدید شرکت شارپ در پاییز امسال روانه بازار شوند.
در نگاه اول، شاید اینترنت کوانتومی موضوعی علمیتخیلی بهنظر برسد؛ اما ساخت شبکههای کوانتومی یکی از بلندپروازیهای مهم بسیاری از کشورهای جهان است. اخیرا وزارت دفاع ایالات متحده (DoE) استراتژی گامبهگام خود را برای تحقق رؤیای اینترنتی کوانتومی در چند سال آینده رونمایی کرد. ایالات متحده بههمراه اتحادیهی اروپا و چین بر سر توسعهی ارتباطات کوانتومی رقابت میکنند. حال این سؤال مطرح میشود: اینترنت کوانتومی دقیقا چیست؟ چگونه کار میکند؟ چه اهدافی خواهد داشت؟
اینترنت کوانتومی چیست؟
اینترنت کوانتومی شبکهای است که امکان مبادلهی اطلاعات بین دستگاههای کوانتومی را با استفاده از قوانین عجیب مکانیک کوانتومی فراهم میکند. ازنظر تئوری، اینترنت کوانتومی به قابلیتهای بیسابقهای دست خواهد یافت که امکان اجرای آنها در وب کنونی ناممکن است. در دنیای کوانتومی، دادهها در وضعیت کیوبیتی رمزنگاری میشوند. وضعیتهای کیوبیتی را میتوان در دستگاههای کوانتومی مثل کامپیوتر یا پردازنده کوانتومی ایجاد کرد. بهبیان ساده، اینترنت کوانتومی ارسال کیوبیتها در شبکهای متشکل از چند دستگاه کوانتومی است که ازنظر فیزیکی، مستقل از یکدیگر هستند. تمام این ارتباطات بهلطف خواص عجیب و منحصربهفرد وضعیتهای کوانتومی محقق میشوند.
در نگاه اول، شاید اینترنت کوانتومی مانند اینترنت استاندارد بهنظر برسد؛ اما ارسال کیوبیتها در کانالی کوانتومی بهجای کانالی کلاسیک بهمعنی بهبود رفتار بیتها در مقیاس کوچکتر یا وضعیتهای کوانتومی است. ناگفته نماند قوانین فیزیک کوانتومی که روش انتقال داده در اینترنت کوانتومی را تعریف میکنند، هنوز کاملا آشنا نیستند. درواقع، میتوان گفت کاملا غریبه و حتی گاهی ماوراءالطبیعه بهنظر میرسند. بنابراین، برای درک اکوسیستم کوانتومی اینترنت 2/0، بهتر است هرآنچه دربارهی محاسبات کلاسیک میدانید، فراموش کنید؛ زیرا اینترنت کوانتومی چندان نمیتواند مرورگرهای وب دلخواه شما را تداعی کند.
اطلاعات مبادلهشدنی با کوانتوم
بهطور خلاصه، نمیتوان اطلاعات زیادی را با اینترنت کوانتومی مبادله کرد. برای مثال، حداقل برای چند دههی آینده نباید انتظار برگزاری جلسات Zoom کوانتومی را داشته باشید. کیوبیتها در مرکز ارتباطات کوانتومی قرار دارند و از قوانین بنیادی مکانیک کوانتوم استفاده میکنند و رفتار آنها با بیتهای کلاسیک بسیار متفاوت است.
بیت کلاسیک برای رمزنگاری دادهها، تنها در یکی از دو حالت قرار میگیرد. درست مانند کلید لامپ میتواند خاموش یا روشن و زنده یا مرده و صفر یا یک باشد؛ اما کیوبیتها رفتار متفاوتی دارند. درصورت برقرای شرایط ویژه، کیوبیتها میتوانند همزمان در دو حالت صفر و یک قرار بگیرند. چنین وضعیتی در دنیای کلاسیک وجود ندارد.
برای اندازهگیری عملکرد کیوبیت، باید یک حالت را به آن نسبت داد و اینجا است که تناقض بهوجود میآید. اندازهگیری کیوبیت باعث میشود از وضعیت دوگانه خارج شود و درست مانند بیت کلاسیک در حالت صفر یا یک قرار بگیرد. به این پدیده برهمنهی گفته میشود که یکی از هستههای اصلی مکانیک کوانتوم است. گفتنی است نمیتوان از کیوبیتها برای انتقال دادههای آشنایی مثل ایمیل یا پیامهای واتساپ استفاده کرد؛ اما رفتار عجیب کیوبیتها فرصتهای مغتنمی در زمینههای دیگر فراهم خواهد کرد.
ارتباطات ایمن کوانتومی
یکی از شاخههای عجیب مرتبط با کیوبیتها امنیت است. در ارتباطات کلاسیک، اغلب دادهها ازطریق توزیع کلیدی مشترک برای گیرنده و فرستنده و سپس استفاده از کلید مشترک برای رمزنگاری پیام ایمن میشوند. سپس، گیرنده میتواند از کلید برای رمزگشایی دادهها استفاده کند. امنیت اغلب ارتباطات کلاسیک کنونی برپایهی الگوریتم تولید کلید است. دسترسی به این کلید برای هکرها دشوار است؛ اما ناممکن نیست؛ بههمیندلیل، پژوهشگران بهدنبال کوانتومیسازی ارتباطات هستند. این مفهوم در مرکز زمینهی نوظهور امنیت سایبری بهنام توزیع کلید کوانتومی (QKD) قرار دارد.
در روش QKD، دو طرف بخشی از دادههای کلاسیک را با کلید کریپتوگرافی به کیوبیتها رمزنگاری میکنند. فرستنده کیوبیتها را برای شخص دیگری ارسال و گیرنده هم برای دستیابی به مقادیر کلید کیوبیتها را اندازهگیری میکند. اندازهگیری باعث فروپاشی وضعیت کیوبیت میشود؛ اما خواندن مقدار در فرایند اندازهگیری اهمیت زیادی دارد؛ درنتیجه کیوبیت برای انتقال مقدار کلید به کاربرده میشود.
از همه مهمتر با QKD بهراحتی میتوان استراقسمع شخص ثالث را در طول انتقال کشف کرد؛ زیرا متجاوز فقط با نگاهکردن به کیوبیتها میتواند باعث فروپاشی آنها شود. اگر هکر از هر نقطهای به کیوبیتها نگاه کند، وضعیت کیوبیتها بهصورت خودکار تغییر میکند. بدینترتیب، ردپایی از استراقسمع جاسوس بهجا میماند؛ بههمیندلیل، رمزنگارها معمولا QKD را روشی کاملا ایمن میدانند.
کاربرد فیبر نوری در اینترنت کوانتومی
چرا اینترنت کوانتومی؟
فناوری QKD هنوز در آغاز راه است. درحالحاضر، روش متداول ساخت QKD ارسال کیوبیتها برای گیرنده ازطریق کابلهای فیبر نوری در مسیری یکطرفه را شامل میشود؛ اما این کابلها کارایی پروتکل را بهطور چشمگیری محدود میکنند. کیوبیتها در کابلهای فیبر نوری، گم یا پراکنده میشوند؛ درنتیجه، بهشدت در معرض خطا قرار میگیرند و برای طی مسافتهای طولانی دچار مشکل میشوند. آزمایشهای فعلی به مجموعهای از صدها کیلومتر فیبر نوری محدود هستند. برای حل این مشکل باید خاصیت کوانتومی دیگر بهنام درهمتنیدگی بین دو دستگاه را بهبود داد.
وقتی دو کیوبیت با یکدیگر تعامل میکنند و درهمتنیده میشوند، خواص مشترکی پیدا میکنند که معمولا این خواص به یکدیگر وابسته هستند. وقتی کیوبیتها در وضعیت درهمتنیده قرار دارند، هر تغییر در یکی از زوج ذرات به تغییر در ذرهی دیگر منجر میشود؛ حتی اگر دو ذره ازنظر فیزیکی جدا از یکدیگر باشند. وضعیت کیوبیت اول را میتوان با بررسی رفتار همتای درهمتنیدهی آن قرائت کرد. آلبرت اینشتین به این حالت رفتار شبحوار میگوید. درزمینهی ارتباطات کوانتومی، از درهمتنیدگی میتوان برای ارسال اطلاعات از کیوبیتی به جفت درهمتنیدهی آن استفاده کرد و دیگر به برقراری کانال فیزیکی بین مبدأ و مقصد نیازی نیست.
درهمتنیدگی چگونه کار میکند؟
طبق تعریف، تلهپورت بهمعنی نبود اتصال شبکهی فیزیکی بین دستگاههای ارتباطی است؛ اما برای تلهپورت در درجهی اول به ایجاد و حفظ درهمتنیدگی نیاز است. برای حمل QKD ازطریق درهمتنیدگی، ایجاد زیرساختی مناسب برای حمل زوج کیوبیتهای درهمتنیده و سپس توزیع آنها بین فرستنده و گیرنده ضروری است. بدینترتیب، کانال تلهپورتی برای مبادلهی کلیدهای رمزنگاری ایجاد میشود. پس از ساخت کیوبیتهای درهمتنیده، باید نیمی از زوج کیوبیت را به گیرندهی کلید ارسال کنید. برای مثال، کیوبیت درهمتنیده میتواند شبکههای فیبر نوری را طی کند؛ اما این شبکهها نمیتوانند درهمتنیدگی را بهاندازهی 96 کیلومتر حفظ کنند.
استراقسمع و هک در اینترنت کوانتومی ناممکن است
درهمتنیدگی کیوبیتها را میتوان در مسافتهای دوردست ازطریق ماهواره حفظ کرد؛ اما پوشش دستگاههای کوانتومی خارج از زمین پرهزینه است. هنوز برای ساخت شبکههای تلهپورت که بتوانند به شیوهای مؤثر کیوبیتهای سراسر جهان را به یکدیگر وصل کنند، مشکلات متعددی پیش رو است. بااینحال با وجود شبکهی درهمتنیده، تمام این مشکلات حل خواهند شد؛ زیرا کیوبیتهای درهمتنیده برای انتقال پیام به زیرساختهای فیزیکی نیازی نخواهند داشت.
در طول انتقال، کلید کوانتومی برای اشخاص ثالث نامرئی خواهند ماند و استراقسمع از آن ناممکن میشود؛ درنتیجه، ارتباطی ایمن از مبدأ به مقصد شکل میگیرد. چنین زیرساختی برای صنایع حساس مثل بانکداری یا خدمات درمانی یا ارتباطات هوایی مناسب است. همچنین، دولتها که از اطلاعات محرمانه استفاده میکنند، از اولین تطبیقدهندگان این فناوری خواهند بود.
کاربردهای دیگر اینترنت کوانتومی
شاید بپرسید وقتی پژوهشگران میتوانند راههای سادهتری برای بهبود شکل عادی QKD پیدا کنند، چه نیازی به درهمتنیدگی است. برای مثال، تکرارکنندگان کوانتومی میتوانند مسافتهای زیادی را پوشش دهند و هم به درهمتنیدگی کیوبیتها نیازی ندارند. باوجوداین، درهمتنیدگی قابلیتهای زیادی دارد. QKD تنها یکی از مثالهای متداول و یکی از اهداف اینترنت کوانتومی است. از شبکههای درهمتنیده میتوان بهعنوان راهی امن برای ساخت خوشههای کوانتومی متشکل از کیوبیتهای درهمتنیده استفاده کرد.
پژوهشگران برای اتصال به اینترنت کوانتومی به سختافزار کوانتومی ویژهای نیازی ندارند. درواقع، تنها یک پردازندهی تککیوبیتی هم میتواند اتصال را برقرار کند؛ اما ازآنجاکه کامپیوترهای کوانتومی قابلیتهای محدودی دارند، دانشمندان بهدنبال راهی برای ساخت ابرکامپیوترهای کوانتومی هستند.
با اتصال تعداد زیادی از دستگاههای کوانتومی کوچکتر به یکدیگر، اینترنت کوانتومی میتواند مسائلی را حل کند که حلشان تنها با یک کامپیوتر کوانتومی ناممکن است. این روند سرعت تبادل دادههای انبوه و اجرای آزمایشهای عظیم ستارهشناسی و اکتشافات ماده و علوم زیستی را افزایش خواهد داد. بههمیندلیل، قبل از آنکه غولهای فناوری مثل گوگل و IBM به برتری کوانتومی برسند، دانشمندان بهدنبال پیبردن به مزایای بیشتری از این فناوری هستند. طبق تعریف برتری کوانتومی، کامپیوتر کوانتومی میتواند مسائلی را حل کند که حل آنها برای کامپیوترهای کلاسیک ناممکن یا دشوار است.
درحالحاضر، پیشرفتهترین کامپیوترهای کوانتومی گوگل و IBM با 50 کیوبیت فعالیت میکنند. این میزان برای اجرای محاسبات و حل مسائل پژوهشی ناکافی است. افزونبراین، اتصال چنین دستگاههایی ازطریق درهمتنیدگی کوانتومی میتواند به خوشههایی با هزاران کیوبیت منجر شود. برای بسیاری از دانشمندان، ساخت چنین کامپیوترهایی هدف نهایی پروژهی اینترنت کوانتومی است.
معایب اینترنت کوانتومی
شاید نتوان در آیندهای نزدیک از اینترنت کوانتومی برای مبادلهی دادهها بهشیوهی معمول استفاده کرد. اینترنت کوانتومی در مقیاس انبوه حداقل به چند دهه پیشرفت فناوری نیاز دارد. با اینکه تعداد زیادی از دانشمندان رؤیای اینترنت کوانتومی را در سر میپرورانند، فعلا نمیتوان آن را در مقیاس انبوه توسعه داد.
بسیاری از پژوهشهای کنونی ارتباطات کوانتومی به جستوجوی بهترین روشهای رمزنگاری و فشردهسازی و انتقال اطلاعات ازطریق وضعیتهای کوانتومی اختصاص یافتهاند. حالتها یا وضعیتهای کوانتومی هم خاصیتهای خارقالعادهای دارند و دانشمندان اطمینان دارند از یک گره میتوان برای تلهپورت حجم زیادی از دادهها استفاده کرد.
چه نوع اطلاعاتی را میتوان با اینترنت کوانتومی ارسال کرد که شباهت زیادی به ایمیل یا اطلاعات مشابه ندارد؟ درواقع، هدف اصلی اینترنت کوانتومی جایگزینکردن اینترنت کلاسیک نیست؛ بلکه پژوهشگران امیدوار هستند اینترنت کوانتومی درکنار اینترنت کلاسیک برای اهداف ویژه استفاده شود؛ زیرا اینترنت کوانتومی میتواند وظایف را بسیار سریعتر از اینترنت کلاسیک انجام دهد؛ وظایفی که اجرای آنها حتی برای بهترین ابرکامپیوترهای کنونی هم دشوار است.
آیندهی اینترنت کوانتومی
در وضعیت فعلی، دانشمندان روش درهمتنیدگی بین کیوبیتها را میدانند و با موفقیت درهمتنیدگی را برای QKD بهبود دادهاند. چین یکی از سرمایهگذاران بلندمدت شبکههای کوانتومی است که رکورد درهمتنیدگی ماهوارهای را شکسته است. اخیرا، دانشمندان چینی موفق شدهاند درهمتنیدگی ایجاد کنند و به QKD در مسافت بیسابقهی 1200 کیلومتری دست یابند.
مرحلهی بعدی افزایش مقیاس زیرساختها است. تمام آزمایشهایی که تاکنون انجام شدهاند، تنها به دو نقطهی انتهایی اختصاص یافتهاند. دانشمندان پس از رسیدن به هدف ارتباطات نقطهبهنقطه، مشغول کار روی شبکهای با چند فرستنده و چند گیرنده هستند که بتوانند ازطریق اینترنت کوانتومی در مقیاس جهانی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
هدف اصلی دانشمندان یافتن روشهای برتر برای تولید تعداد زیادی از کیوبیتهای درهمتنیده در مسافتهای دوردست و برقراری ارتباط همزمان بین نقاط مختلف است. البته اجرای این ایده در عمل بسیار دشوارتر است. برای مثال، بهمنظور حفظ درهمتنیدگی بین دستگاهی در چین و دستگاهی در ایالات متحده به گرهای واسطه و پروتکلهای مسیریابی جدید نیاز است.
همچنین در بحث ایجاد درهمتنیدگی، هر کشور فناوری متفاوتی انتخاب میکند. برای مثال، درحالیکه چین فناوری ماهوارهای را انتخاب کرده است، فیبر نوری برای وزارت دفاع ایالات متحده در اولویت قرار دارد. وزارت دفاع این کشور بهدنبال ایجاد شبکهای از تکرارکنندههای کوانتومی است که بتوانند مسافتهای طولانی بین کیوبیتهای درهمتنیده را پوشش دهند.
در ایالات متحده، درهمتنیدگی ذرات ازطریق فیبر نوری در «حلقهی کوانتومی» 84 کیلومتری اطراف شیکاگو حفظ میشود. برای این مسافت به تکرارکنندهی کوانتومی نیازی نیست و بهزودی، این شبکه به یکی از آزمایشگاههای DoE وصل خواهد شد. درمقابل دیگر در اروپا، اتحادیهی اینترنت کوانتومی در سال 2018 برای توسعهی استراتژی اینترنت کوانتومی تشکیل شد و سال گذشته، به درهمتنیدگی برای مسافت 50 کیلومتری دست یافت.
در درجهی اول، هدف اصلی و نهایی پژوهشگران کوانتومی توسعهی مقیاس شبکهها در مقیاس ملی است و روزی این مقیاس بینالمللی خواهد شد. تعداد زیادی از دانشمندان معتقدند این اتفاق بسیار زودتر از چند دهه رخ خواهد داد. بدون شک، اینترنت کوانتومی پروژهای بلندمدت با موانع فنی بسیار است؛ اما خروجیهای غیرمنتظرهای هم از این پروژه بهدست خواهند آمد که این سفر علمی را ارزشمند خواهند کرد. این پروژه با برنامههای بیشمار کوانتومی همراه خواهد شد که درحالحاضر، شاید نتوان آنها را دقیق پیشبینی کرد.